ما باید همان زمان که 7 ساله بودیم و برای بار نخست به مدرسه می رفتیم ، می توانستیم در « زنگ های تفریح » ، افرادِ سندرمِ داون و دیگر افرادِ متفاوت از نظرِ ذهنی را در همان مدرسه ی خودمان ببینیم ، در همان مدرسه و در کلاس هایی متفاوت و جُدا .مدرسه ها یکجا و کلاس ها جُدا .همه با هم یک جا .کمترین نتیجه اش دیدار ها و دوستی ها و خاطره ها در « زنگ های تفریحِ » ما بینِ کلاس ها بود . باید همان موقع به چشم هایمان و مغزهایمان و قدرتِ قضاوتمان یاد می دادیم که « تفاوت » وجود دارد و « تفاوت » ساده است و سخت و تلخ نیست و همان موقع یاد می گرفتیم که دو مبحث ، بدونِ استفاده از کلماتی همچون « بالا و پایین » و یا « کم و زیاد » می توانند در کنارِ هم باشند و فقط و فقط و فقط متفاوت باشند و بس و همین.نه یکی کم باشد و نه دیگری زیاد و نه یکی بالا باشد و نه دیگری پایین.فقط متفاوت باشند.اکنون قرار است یاد بگیریم ؟ اکنون دیر نیست ؟ مدرسه ی استثنایی ؟ ویژه ی افرادِ استثنایی ؟ مدارسِ استثنایی ؟ افرادِ استثنایی ؟ افرادِ « کم توان » و « پُر توان » معنایش چیست ؟ تقسیم بندی انسانها بر اساس « بهره ی هوشی » ؟؟ اِسکانِ افراد در مدارسِ جداگانه بر اساسِ قدرتِ ذهنیِ متفاوت ؟ تا کنون همین کار را کرده ایم ، OUTPUT آن چه بوده است ؟ نتیجه ای که گرفته ایم چیست ؟
دهها پرسش بی پاسخ در زمینه ی ضرورتها ، اولویتها و مسائل مربوط به افراد متفاوت با ما که دسته ی بزرگی از آنها به نام ” معلولین ” و دسته ی کوچکتری از آنها به عنوان یک زیر مجموعه از این دسته ی بزرگ به نام افراد ” سندروم داون ” در این سیاره موجودیت دارند و زندگی میکنند ، در جای جای این جهان . بنا بر این بهترین روش همزیستی انسانها در کنار یکدیگر ، افزایش اطلاعات ما از شرایط زیستی دیگران است .
در سال 1386 ، که سنگ اول بنای ساختاری ” دیوار 47 ” در ذهنم جرقه زد ، مهمترین عامل ، میزان بسیار پایین مطالعه در کشورهای آسیایی و بخصوص کشور ما ، ایران ، در میان اقشار مختلف ، بود . به این نتیجه رسیدم که باید چکیده ی موثری از دروس مختلف مربوط به پزشکی ، ژنتیک ، جامعه شناسی ، هنر و ….را در هم بیامیزم و توسط یک سازه ی شهری و در جلوی چشم میلیونها عابر پیاده ، سوار بر ماشین ، کودک ، میانسال ، بزرگسال و تک تک افراد جامعه تفاوت افراد سندروم داون با ما را بیان کنم و اینجا بود که ” دیوار 47 ” شکل گرفت . دیوارهایی در دل شهرها و در مرکز پر تردد و شلوغ هر شهر که با نشان ویژه اش ، عدد ” 47 ” وجود تنها و تنها یک کروموزوم اضافه تر را در افراد سندروم داون ، پس از هر بار دیدنش متذکر میشد .
امروز و اکنون با خیالی کمی آسوده تر ، اعلام میکنم که پس از بنای چهارده دیوار 47 در سراسر ایران در طول ده سال گذشته ، هم اکنون دیوار 47 به پایتخت میهنمان ، تهران رسید .
در روز هفدهم آذر ماه و در یکی از درخشان ترین اتفاقات ممکن در شهرداری تهران ، اداره ی زیباسازی شهرداری تهران ، سه مجموعه دیوار که هر یک شامل شش تکه جداگانه و در نهایت هجده قطعه دیوار طراحی و ساخته شده میباشد را تحت عنوان ” دیوار چهل و هفت” ، در اختیار بنیاد کشوری سندروم داون دیوار 47 قرار داد . پروژه ساخت این هجده قطعه دیوار ، نزدیک به دو سال زمان برد و طبق نظر کارشناسان ، سازه های آماده شده تحت عنوان ” دیوار چهل و هفت” از بالاترین کیفیت ممکن برخوردار هستند .
این دیوارها ، برای نشان دادن هرگونه توانمندی هنری ، فرهنگی و آموزشی افراد سندروم داون است و همیشگیست و از این پس در تهران ، برای چشمهای غرق در روزمرگی هایمان ، یک یادآور داریم که پس از هر بار دیدنش یادمان می اندازد که افراد سندروم داون هم می توانند ، چنانچه که توانسته اند و اکنون ” تیمهای ورزشی بنیاد سندروم داون دیوار 47 ” در جهان ، پیشگام شده است .
به امید جهانی برابر برای همه با هر تعداد کروموزوم
دکتر آزاده عباس زاده
بنیانگذار و مدیر عامل بنیاد دیوار 47
بیستم آذر ماه 1397
لینک خبر در سایت دانشگاه علوم پزشکی ایران